... از جام ملتهای اروپا تا المپیک پاریس(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا به روزها و لحظات حساس و تعیینکنندهای رسیده است. به سهم خود امیدواریم دوستداران فوتبال در کشورمان، به ویژه رسانهها، علاوهبر تمرکز روی نتایج و پرداختن به برد و باختها و صعود و سقوطها و... از مسائل مهمی- خاصه موضوعات اخلاقی و فرهنگی که در این سطح از رقابتها از حرفهایترین تیمها و بازیکنان و مربیان سر میزند- غافل نباشند که این بدون اغراق، نمایی کامل از حرفهایگری در سطوح و ابعاد مختلف اجرائی، مدیریتی، فنی و اخلاقی و... است و حاوی درسها و عبرتهای فراوانی است که میتواند بیش از هرچیز فاصله حرفهایگری در عمل تا ادا و حرف را به خوبی به نمایش بگذارد.
وزیر محترم ورزش در بازدید از اردوی کشتی و ملیپوشان این رشته که خود را برای حضور در المپیک پاریس آماده میکنند، گفت: وظیفه ما حمایت از ورزشکاران است و شما هم باید در میادین بینالمللی تمام تلاش خود را برای موفقیت به کار ببرید. ضمنا ایشان به این نکته بسیار مهم، حیاتی و البته منصفانه هم تاکید کرد که بار روانی مسابقات نباید بر دوش ورزشکاران سنگینی کند. این حرف درستی است که متاسفانه پیش از این در ورزش ما کمتر رعایت شده است. یعنی همه، به ویژه مقامات و مدیران ورزش، توقع دارند که ورزشکاران- خاصه بعضی از آنها- در میادین جهانی و المپیکی بدرخشند و مدالآور و افتخارآفرین باشند. البته هر ایرانی وطندوستی از صمیم قلب آرزوی موفقیت کشورش در همه عرصهها- از جمله ورزش- را دارد.
اما این نباید به معنی ماله کشیدن بر سوءمدیریتها و پوششی برای کمکاریها باشد. متاسفانه بسیاری از توقعات از ورزشکاران، از این جنس است. ورزشکار باید در میادین مهم و جهانی بدرخشد تا کمتر کسی متوجه اشکالات و ضعفها و کمکاریهای مدیریتی شود! با این روش و ترفند- که متاسفانه از دیرباز در ورزش ما معمول و مرسوم بوده و هست- چون در پی ندیدن بدیهیات و ماستمالی کردن اشکالات هستیم، ورزش ما به جایی که باید برسد- و دوستداران توقع دارند ورزش را در آنجا ببینند- هرگز نخواهد رسید. حق و انصاف آن است که عناصر و اجزاء کلیت و سیستمی به نام ورزش- هرکسی در حد جایگاه و مسئولیتهای خود- به بهترین و جدیترین شکل به انجام وظیفه خود در چارچوب برنامههای تعیین شده بپردازند و کسی نقش طفیلی و قفیلی دیگران را بازی نکند تا همه چیز، حتی نتایج کسب شده به طور طبیعی پیش رود و در جهت برنامهریزی بهتر برای آینده باشد. در وضعیت کنونی متاسفانه به دلیل مشخص نبودن وظایف و فرافکنیها و... تحلیل و نقد و کارشناسی محلی از اعراب ندارد و هر کسی قادر خواهد بود ضعفها و ایرادات را به گردن کسی دیگر بیندازد! همانطور که در آغاز این نوشته آمد، مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا در حال برگزاری است و خوب است که همه
- خاصه برنامهریزان و مسئولان و رسانههای ورزش- فراتر از برد و باختها، درسها و آموزههای آن را- که عینیت یافتن و عملی شدن فکر و فرهنگ حرفهای است- خوب بیاموزند و برای بهبود کاروبار ورزش ایران از آن استفاده کنند. این واقعیت است و باید جرات رویارویی با این واقعیت را داشته باشیم که ما از استانداردهای ورزش حرفهای دور هستیم. این فاصله بعید را ما چند روز دیگر با شروع بازیهای المپیک درک خواهیم کرد. متاسفانه در چنین شرایطی ورزش ما و مسئولان و تقریبا همه اجزا و ارکان آن درگیر بدیهیترین مسائل هستند و گویا حاضر هم نیستند که یک بار برای همیشه آن را حل کنند!
الان بیش از صد سال است که در دنیا « لیگ» برگزار میشود. طی این مدت، در کشورهای صاحب فوتبال و صاحب لیگ، مسابقات را روزهای آخر هفته و تعطیل برگزار میکنند. در ایران هم وقتی پنج دهه پیش لیگ تخت جمشید راه افتاد، در همه دورهها (پنج دوره و نیم)، مسابقات، روزهای آخر هفته برگزار میشد. اینطوری هم تیمها تکلیف خود را میدانستند، هم تماشاگر، هم رسانهها و هم همه! سالهاست کارشناسان و اهل فن مینویسند که روزهای برگزاری لیگ را مشخص کنید. این کار جلوی بینظمی و هرکی به هرکی را میگیرد و... به تازگی شنیدیم که رئیس فدراسیون فوتبال تاکید کرده فصل آینده لیگ باید روزهای آخر هفته برگزار شود. امیدواریم مسئولان اجرائی لیگ لااقل حرف رئیس خود را جدی بگیرند. منظور اصلی ما از پیش کشیدن این بحث، فاصلهای است که ورزش ما با استانداردهای مدرن و حرفهای دارد. مسئلهای که صد سال است در عالم حرفهایگری حل شده و پنجاه سال پیش، خودمان به آن عمل میکردیم، یکی از مشکلات امروز فوتبال ما- علیرغم این همه تبلیغ و ادعا و آرزو...- به حساب میآید! ما هنوز درگیر جریانات تاثیرگذار دلالی و مسائل «چیپ» و مبتذلی هستیم که برای تامین منافع نامشروع خود اجازه نمیدهند در ورزش و رشتههایی مثل فوتبال، قانون و اصول و استانداردهای تعریف شده جهانی اجرا شود. تماشای جام ملتها و دیدن زیباییهای فنی المپیک خوب است اما برای ما اینگونه میادین، پیامها و درسهای مهم تری دارد که باید آنها را آموخت و برای بهتر و قویتر کردن و متحول ساختن ورزش مستعد کشورمان به کار بست.